ایرانیان در پایه گذاری و پیشرفت و توسعه و تکامل بسیاری از علوم و فنون نقش مهم و برجسته ای داشته اند. از جمله علومی که ایرانیان در آن پیشگام به شمار می روند. علم پزشکی است. طب در ایران باستان دارای مقامی ارزنده بوده است. پیشینه پزشکی در ایران به دوران پیش از اسلام باز می گردد و نخستین مرکز آموزش پزشکی در ایران ، در دوره ساسانیان ، در سده سوم میلادی در جندی شاپور نزدیک اهواز کنونی برپا شد.
درمدرسه پزشکی جندی شاپور دانشمندان یونانی طب بقراطی را تدریس میکردند. اوج شکوفایی طب در ایران ، سده نهم تا چهاردهم میلادی بوده است که آن را «دوره زرین پزشکی ایران » نامیده اند. در همین دوران بود که شخصیت های برجسته تاریخ طب ایران درخشیدند. افرادی مثل «علی بن ربن طبری » مولف «فردوس الحکمه»، «ابوبکر محمد بن زکریای رازی» صاحب کتاب معروف «الحاوی »، علی بن عباس مجوسی اهوازی نویسنده اثری به نام «کامل الصناعه الطبیه الملکی»، ابن سینا مولف کتاب «قانون » در طب و بالاخره «اسماعیل شرف الدین جرجانی» که کتاب «ذخیره خوارزمشاهی» را تالیف کرد.
محمد بن زکریای رازی که در قرن چهارم هجری می زیسته دارای آثار زیادی در زمینه طب می باشد که از مهمترین آنها می توان کتاب الحاوی را نام برد. این کتاب که شامل یک دوره کامل طب تا دوران رازی می باشد در سال 1279 میلادی با عنوان Continens به زبان لاتینترجمه شد و بالغ بر 540 سال در دانشگاه سوربون فرانسه در رشته پزشکی تدریس میشد.
ابن سینا یا ابو علی سینا بزرگترین دانشمند ایران و مقدم حکما و اطبا در ادوار اسلامی و از متفکران و دانشمندان عالی قدر دنیاست. وی که متعلق به قرن پنجم هجری است به مانند رازی صاحب آثار و مؤلفات بسیاری در زمینه پزشکی است. از میان تالیفات ابن سینا ، کتاب قانون در پزشکی شهرتی جهانی یافته است. این کتاب شامل مطالبی درباره قوانین کلی طب ، داروهای ترکیبی و غیر ترکیبی و امراض مختلف می باشد . کتاب قانون در قرن دوازدهم میلادی همراه با آغاز نهضت ترجمه به زبانهای لاتین ترجمه شد وتا امروز به زبان های انگلیسی ، فرنسه و آلمانی نیز برگردانده شده است . قانون – کهمجموعه مدونی از کل دانش طبی باستانی و اسلامی است – به عنوان متن درسی پزشکی دردانشگاه های اروپایی مورد استفاده قرار می گرفت و تا سال 1650 میلادی در کنار آثارجالینوس و موندینو در دانشگاه های لوون و مون پلیه تدریس می شد .
تا قبل از قرن 12 هجری شمسی، در بهداشت جامعه و کنترل بیماریها مرکزیت مشخص و مسوولیت های واضحی وجود نداشت. در نیمه قرن 12 هیات صحیه یا مجلس صحت که عهده دار حفظ سلامت داخلی مملکت بود تشکیل گردید. این مجلس جای خود را به شورای بهداشتی ایران، مجلس حفظ الصحه و نهایتا" به وزارت صحیه و خیریه داد. از آن زمان تا زمان انقلاب اسلامی نهادهای دولتی که امر بهداشت و درمان را به عهده داشتند عبارت بودند از : سازمان صحی، اداره کل صحیح مملکتی، اداره کل بهداری، وزارت بهداری، وزارت بهداری و بهزیستی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی.ای
در سال 1227 میرزا تقی خان امیر کبیر، صدر اعظم کشور، دارالفنون را راه اندازی کرد. دارالفنون یک آموزشگاه دولتی بود که دارای رشته های پیاده نظام، سواره نظام، توپخانه، مهندسی، پزشکی، داروسازی و معدن شناسی بود.استادان خارجی در رشته پزشکی طب اروپایی و استادان ایرانی اصول طب ابن سینا را تدریس می کردند. رشته پزشکی دارالفنون تا قبل از تأسیس دانشگاه تهران تنها مرکز آموزش پزشکی و داروسازی کشور بود که دیپلم طبابت می داد.
پس از فارغ التحصیل شدن گروههای اول، در سال 1237 شمسی 45 نفر عازم اروپا شدند که 5 نفر آنان در رشته پزشکی تحصیل می کردند. برخی از افراد پس از مراجعت به تدریس آموزش پزشکی همت گماردند. ثبت نام پزشکان طبق قانون از سال 1290 آغاز شد. در سال 1297 شمسی قسمت طب دارالفنون مستقل شد. تعداد محصلان مدرسه طب در سال 1303 شمسی جمعا" 94 نفر بود. تعداد کل پزشکان کشور در سال 1304 نیز 905 نفر بود که از این میان 253 نفر دارای دیپلم طب و 652 نفر دارای مجوز طبابت بودند.
دانشکده پزشکی دانشگاه تهران در سال 1317 افتتاح شد و از سال 1332 تربیت متخصصان آغاز گردید و به دنبال آن، تعدادی از پزشکان برای گرفتن تخصص به خارج از کشور اعزام شدند. دانشکده های پزشکی تبریز، مشهد، اصفهان، شیراز، اهواز و ملی در سالهای بعد افتتاح شدند و تا سال تحصیلی 49-48 هفت دانشکده پزشکی وجود داشت. دانشکده های پزشکی فسا و جهرم در کنار دانشگاه شیراز و دانشکده های پزشکی کرمان، ارومیه، کرمانشاه و همدان و علوم تندرستی تهران در دهه 50 تأسیس شدند.
آموزش پزشکی در دوره تقریبا" 40 ساله خود – از تأسیس دانشکده پزشکی دانشگاه تهران تا قبل از اتقلاب اسلامی – به سبک کلاسیک غربی انجام می گرفت. پذیرش دانشجو در دو سوم آخر این دوره از طریق کنکور برگزار می شد که ابتدا هر دانشگاه جداگانه و سپس به صورت کنکور سراسری درآمد.
پس از انقلاب اسلامی، در سال 1359 ستاد انقلاب فرهنگی تأسیس شد و مسؤولان برنامه ریزی گروه پزشکی عهده دار ستاد بازنگری به برنامه های اموزشی گروه پزشکی شدند. در ماههای پایانی سال 1364 از مجموعه دانشکده ها و مؤسسات آموزش عالی گروه پزشکی و وزارت بهداری تشکیلات جدیدی به نام "وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی" تأسیس شد. از ابتدای تشکیل این وزارت هدفها به گونه ای طراحی شد که در نهایت هر استان یک دانشگاه علوم پزشکی داشته باشد که کلیه امور آموزشی، پژوهشی، بهداشتی و درمانی هر استان مربوطه را عهده دار شود. در سال تحصیلی 69-68 در 19 استان کشور یک یا چند دانشکده پزشکی وجود داشت. تا پایان سال 1376 کلا" 35 دانشکده پزشکی، 15 دانشکده دندانپزشکی، و 9 دانشکده داروسازی مشغول فعالیت بود. در حال حاضر در کشور تعداد 51 دانشکده و دانشگاه علوم پزشکی فعالیت داشته و حدود 24000 دانشجوی پزشکی مشغول تحصیل هستند و همچنین نزدیک به 75000 پزشک عمومی وجود دارند.
منابع:
1- مرندی ع، عزیزی ف، لاریجانی ب، جمشیدی ح. سلامت در جمهوری اسلامی ایران. یونیسف، 1377، صص 706-691.
2- نجم آبادی م. تاریخ طب در ایران پس از اسلام. انتشارات دانشگاه تهران، 1366، صص111-99